پیشنهاد از طریق پیامک

استمرار در برنامه ریزی برایش فرقی نمی کند در زندگیتان دارید چیکار می کنید یا چه هدفایی دارید. میداند که بهش نیاز دارید. پس در این مقاله از سایت www.abbasiali.com  به این موضوع جذاب پرداختیم .  حتما برای شما هم در زندگی زمان هایی وجود داشته که همه چیز اونجوری که انتظار داشتید یا برنامه ریزی کردید پیش نرفته، یه زمان هایی وجود داشته که فکر کردید همه چیز دنیا بر علیه شما و خواسته و هدفتان دست به دست هم دادند تا شکست بخورید.

تو همچین شرایطی هست که فکر می کنید باید بیخیال برنامه ریزی بشید و عقب نشینی کنید ، اعتماد به نفس و اطمینانتان هم که طبعا تحت تاثیر قرار میگیرد و این یعنی ممکنه نسبت به خودتان حس بدی پیدا کنید . اینجاست که اکثر آدما میرن سراغ راحت ترین کار ممکن یعنی ” دست کشیدن از برنامه ریزی و هدفشان ” و یه جایگزین ساده تر و راحت تر برای خودشان پیدا میکند یا حتی پرت کردن حواس خودشون به چیزهای بیهوده و بهانه تراشی ؛ این دقیقا کاری است که اکثریت مردم انجام می دهند و دقیقا این همون نقطه ای است که مسیر انسانهای موفق و ناموفق از هم جدا می شود. اینجا همون نقطه ای است که یکی ادامه میدهد و رشد میکند و ادم متفاوتی می شود و یکی دست میکشد و به مسیر قبلی خودش ادامه میدهد ، لازمه بگویم ما تا اقداماتمان رو تغییر ندهیم نباید منتظر تغییر شرایط باشیم.

فرق کسی که زبان را در حد چند ترم ناقص کلاس زبان بلده با اونی که تافل داره اینجا مشخص می شود ، فرق بین کسی که یک ساز را می نوازه با کسی که بعد از چند جلسه کلاس بیخیالش شده اینجا معلوم می شود ، فرق بین کارآفرینی که چندین بار در مسیر هدفش شکست خورده تا بهش رسیده و موفق شده  با کسی که با همون شکست اول گفته نه من مال این کار نیستم و رفته کنار اینجا مشخص میشود بدون شک استمرار و پشتکار در برنامه ریزی و اهداف نقش خیلی خیلی مهمی در موفقیت ما ایفا میکند .

چگونه در برنامه ریزی استمرار داشته باشیم؟ / علی عباسی / استمرار در برنامه

 

قانون 10000 ساعت و استمرار در برنامه ریزی

این قانون می گوید: که اگر یک کاری رو به مدت ده هزار ساعت انجام بدید شما در آن زمینه یک متخصص به تمام معنا می شوید ، مثلا یک سازی را ده هزار ساعت تمرین کنیم یا مثلا یه زبان خارجی رو به مدت ده هزار ساعت تمرین کنیم تا یاد بگیریم در نواختن اون موسیقی و دانش آن زبان یه متخصص میشویم. حالا این ده هزار ساعت معادل اینکه 20 ساعت در هفته به مدت 10 سال اون کار رو انجام بدید . این قانون که منتقدان و طرفداران زیادی داره رو نه پیشنهاد می کنم و نه تکذیب می کنم ، قرار است که از این قانون یه نکته عالی که به درد برنامه ریزی ما می خورد را استخراج کنیم !

حالا اون نکته طلایی اینکه ما تو این قانون فارغ از همه چیز می توانیم اهمیت استمرار در برنامه ریزی  و رسیدن به هدف رو ببینیم . می شود به راحتی نیروی مرکب شدن را دید و ازش استفاده کرد .

از دل این قانون می توانیم نیروی مرکب را هم ببینیم که چه معجزه هایی را به وجود می آورد . مثلا شما قصد دارید که مطالعه خودتان را افزایش دهید اما مدام با کمبود وقت بهانه تراشی می کنید و یا وقتتان را درست استفاده نمی کنید ، اگه شما روزانه فقط 15 دقیقه مطالعه کنید و با سرعت مطالعه متوسط در این زمان 7 صفحه کتاب بخوانید با احتساب  25 روز در ماه میشه 175 صفحه در ماه در یکسال میشه 2100 صفحه و به عبارتی به طور میانگین 10 کتاب رو در یک سال خونده اید اونم فقط با 15 دقیقه در روز !!! حالا اگر به این زمان در برنامه ریزی خودتون 2 دقیقه اضافه کنید این عدد به 12 کتاب در سال میرسد اونم با 17 دقیقه مطالعه روزانه . پس این است قدرت مرکب!

قانون ده هزار ساعت / چگونه در برنامه استمرار داشته باشیم؟

یه دیدگاه روان شناسی راجب استمرار در برنامه ریزی

قبل از اینکه بخواهیم برویم تو دل استمرار در برنامه ریزی و درباره نقشش در موفقیت صحبت کنیم میخواهم کمی راجع به جنبه روان شناسی این موضوع دقت و جستجو کنیم.

وقتی که در کاری دچار چالش می شویم ، وقتی همه چیز اونجوری که ما میخواهیم پیش نمیرود تو ذهن ما چی میگذره؟  یکی از وظایف اصلی مغز ما اینکه مارو در برابر خطر حفظ کند. اینجا یه چند لحظه برگردیم به گذشته های خیلی دور ، زمان هایی که زندگی ما انسانها شبیه الان نبود، مثل وقتی که تو غارها زندگی می کردیم و خطرهای احتمالی که تهدیدمان میکرده مانند:حمله خرس و گرگ. اون موقع ذهن ما شیش دونگ حواسش را میذاشته تا سیگنال های مختلف  را از محیط اطراف مان دریافت کند تا اگه خطری تهدیدش میکند بتواند جان مارا نجات دهد.

حالا یک نگاهی بندازیم به زندگی امروزه انسانها، ما دیگر در غار زندگی نمی کنیم، در حالت عادی هم خطر حمله گرگ و خرس به صورت روزانه مارا تهدید نمی کند ولی ذهن ما همچنان تمرکزش روی حفظ کردن ما از تهدیدهای احتمالی و در نظر گرفتن بدترین اتفاقی است که میتواند بیفتد تا بتواند به موقع واکنش نشان بدهد و جان مارا حفظ کند.

حالا یه چندتا مثال می زنم : تصور کنید که میخواهید یک کار جدید شروع کنید و سرمایه گذاری هم داشته باشید، همه جوانب امر را هم سنجیدید، ریسک های اون کار رو سنجیدید و همه جانبه شرایط را در نظر گرفتید. اینجاست که ذهن شما شروع می کند به در نظر گرفتن بدترین اتفاقات ممکن و سناریو بافی. ذهنتان می گوید که اگه پول و زمانت را بزاری تو این کار و شکست بخوری بدبخت میشی! همه چیزت را از دست میدی ، پولت ، اعتبارت و از همه بدتر آبروت میره و بقیه چی میگن؟!

ذهن شما در واقع داره وظیفه خودش که حفظ کردن شما از خطر هست را انجام میده؛ ولی لزوما درست عمل نمی کند. اینجا همان جایی است که شما باید از ذهنتان تشکر کنید که میخواهد از شما محافظت کند.خیلی مواقع در کارهایمان تا به یک چالش برخورد می کنیم ذهنمون می گوید از اولش هم گفتم که تو این کاره نیستی، گفتم این کار اشتباهه ، نمیشه تو نمیتونی و اینجوری سعی می کند شما را از خطر شکست حفظ کند؛ بازم اینجا شمایید که باید ازش تشکر کنید و به راه درست ادامه بدید.

یادتان باشد هروقت دست به هرکاری که میزنید یک سری دلیل برای تسلیم شدن وجود دارد. از یک طرف دیگه هم یک دنیا دلیل برای ادامه دادن وجود داره.اگر این دسته دوم دلایل که دلایل ادامه دهنده بودند پررنگ تر از دسته اول باشند شما به راهتان ادامه می دهید ولی اگه کم رنگ باشند ،دلایل بازدارنده فعالیت بیشتری می کنند و بیشتر خودشان را نشان میدهند.

یادتان باشد این دلایل تسلیم شدن همیشه در پس زمینه ذهن همه ادما وجود داره ولی تفاوت ادمها در اینکه توجه و تمرکزشان را، روی کدام دسته از این دلایل میبرن و بیشتر به آن ها دقت میکنند. در واقع میتوانم بگم اگر در مسیر هدف و برنامه ریزی مان دچار موفقیت یا تسلیم شدن شویم، در اصل تسلیم ذهن خودمان شدیم نه اون موانع ، تسلیم ذهنی شده ایم که تمرکز و توجهش را معطوف به دلایل شکست کرده بود. چگونه در برنامه ریزی استمرار داشته باشیم ؟ / علی عباسی / استمرار در برنامه

خطر هیچوقت تسلیم نشو!

وقتشه از اون روی سکه هم حرفی بزنیم در دنیای امروزه این جمله ” هیچوقت تسلیم نشو “همه جا و توسط همه به ما تزریق می شود ، میخواهم بهتون بگم یک جاهایی هم این قانون ، قانون درستی نیست و حالا این قانون کجا جواب نمیده؟  اون جایی که یک هدف غیر واقع بینانه داریم! یکی از ویژگی های اهداف هوشمندانه این است که هدف ما باید واقع بینانه باشد چون وقتی که هدف ما یک هدف فضایی و عجیب باشد هر چقدر هم که تلاش کنیم و هرچقدر از چالش ها جون سالم به در ببریم امکان رسیدن به هدف کاهش پیدا می کند نه افزایش. خلاصه انگار داریم الکی وقت و انرژی رو هدر می دهیم . مثل این میماند که شما کلی تلاش می کنید و از نردبان هدفتان بالا می روید و وقتی رسیدید اون بالا میبینید که: ای وای اینجا اون جایی نیست که من میخواستم! و میبینید که بله نردبان شما به دیوار اشتباهی تکیه داده شده بود!

یک موضوع مهم که جزء خطاهای تحلیلی هست و خیلی از ماها دچارش شدیم خطای ” هزینه های نابرگشتنی” است که بر اساس این خطا چون ما بر روی یک مسئله ای هزینه پرداخت کردیم (این هزینه میتواند وقت باشد یا پول یا هر چیز دیگه ای ) فکر می کنیم که باید تا تهش برویم و هیچوقت کوتاه نیایم حتی اگه به صلاحمان نباشد ، در واقع چون تا الان برای رسیدن به اون هدف هزینه پرداخت کردیم تصمیم غلط می گیریم و به اون اشتباه ادامه می دهیم.

مثلا وقتی که تو یه رابطه احساسی اشتباه هستیم و اون رابطه ناسالم هست کوتاه نمیایم و خودمان را جدا نمی کنیم چون معتقدیم وقتی 3 سال از عمرمان رفته باید انقدر ادامه بدیم تا به نتیجه دلخواهمان برسیم! مثلا دو سال پشت کنکور بودید کلی پول و زمان صرف کردید تا در رشته مورد نظر قبول شدید و به دانشگاه رفتید اما بعد از 4 ترم می فهمید که نه این اون چیزی نبوده که می خواستید اما از اون رشته انصراف نمیدهید. چون معتقدید 4 ترم را خواندم بزار تمومش کنم حیفه! این مثالها همه جز خطای هزینه نابرگشتنی است . اینجاست که استمرار و تسلیم نشدن جواب نمیدهد چون مسیر به کل از اول جوابگو نبوده و اشتباه بوده .

چگونه در برنامه استمرار داشته باشیم ؟ / علی عباسی / استمرار در برنامه ریزی

چند نکته برای استمرار داشتن در برنامه ریزی

نکته اول

اینکه خواسته قلبی تان را کاملا مشخص کنید . قبل از اینکه بخواهید در هر کاری استمرار داشته باشید و در آن موفق شوید باید بدانید چی میخواهید ؟ خیلی ساده یک کاغذ و خودکار بردارید و بنویسید واقعا خواسته قلبی شما چیه ؟

نکته دوم

مسئله بعدی اینکه انگیزه خودتان را برای رسیدن به ان هدف مشخص کنید . انگیزه ما در واقع نیروی محرکه برای رسیدن به هدف و انجام برنامه ریزی هامون است و مهم تر از اون چیزی است که باعث می شود استمرار داشته باشیم . اگر بدانید چرا قراره یک کاری را انجام بدید انرژی بیشتری برای انجام اون کار خواهید داشت مثلا اگر برای سلامتیتون می خواهید رژیم غذایی متفاوت و سالم تری را جایگزین کنید و علاوه بر ان ورزش هم کنید باید این انگیزه زندگی سالم تر رو پس زمینه ذهنتان داشته باشید تا بتوانید وقتی کسی بهتون پیتزا تعارف میکند دست رد به سینه ش بزنید . اما اگر انگیزه کافی و پررنگی برای هدفتان نداشته باشید بعداز چند روز دوباره به رژیم قبلی برمیگردید.

نکته سوم

نکته دیگر اینکه قدم بعدی که شما را به هدف میرساند مشخص کنید . دو نکته قبلی یعنی انگیزه و مشخص کردن خواسته قلبی برای این بود که بدانید چی میخواهید و چرا اونو میخواهید اما این نکته برای اینکه بدانید چطوری به هدفتان برسید و چطوری برنامه ریزی درستی داشته باشید و با جزئیات بهتری برنامه ریزی رو بنویسید.

نکته چهارم

نکته بعدی اینکه به گفتگوهای ذهنیتان دقت کنید و آن ها را در جهت پیش بردن برنامه و اهدافتان پیش بگیرید . گفتگوهای ذهنی میتواند تاثیر بسیار زیادی در موفق کردن شما و عمل به برنامه هایتان داشته باشد و از همه مهم تر شما را در مسیر استمرار برنامه ریزی قرار بدهد . همینطور که گفتن و تکرار جملات تاکیدی مثبت می تواند تاثیر زیادی داشته باشد و کمک به بالا رفتن انگیزه و انرژی کند ، گفتگوهای ذهنی منفی میتواند نقش بازدارنده داشته باشد و شما رو به عقب نشینی تشویق کند.

نکته پنجم

یک مسئله دیگر اینکه اگر بتوانید یک گروه حمایتی یا یک همراه موفقیت داشته باشید که از هدف شما مطلع باشد و بتوانید برنامه خودتان را باهاش درمیان بزارید تاثیر زیادی تو بالا نگه داشتن انرژی و انگیزه شما داره و میتواند تو مواقعی که انرژی شما کمتر شده یا بی انگیزه شدید به شما روحیه مثبت القا کند .این افراد میتوانند اعضای خانواده یا دوستان شما باشند.

یک کار دیگر که میتوانید انجام بدهید اینکه در مسیر برنامه ریزی  و  رسیدن به اهدافتان میتوانید از عادت های خوب و سازنده کمک بگیرید ، عادت هایی مثل داشتن نظم ، تغذیه سالم ، مدیریت زمان و … میتونه در برنامه ریزی صحیح و درست به شما کمک کند و حکم یک اهرم کمک کننده را داشته باشد.

داستان استمرار در هدف

احتمالا خیلی از شما خانم جی کی رولینگ را می شناسید. ایشون نویسنده مجموعه کتاب های هری پاتر هستند که وقتی اولین جلد کتاب رو نوشتند 12 انتشارات بزرگ کتاب ایشون رو قبول نکردند و در اخر یک انتشارات کوچک کتاب ایشون رو پذیرفت. اگه خانم رولینگ در کار خودش استمرار نداشت ممکن بود ،بعد از شنیدن دو سه بار نه از انتشارات بزرگ باز هم ادامه دهد؟ قطعا خیر و امکان داشت اون کتاب تا سالها تو انباری خونه ایشون بماند و هیچوقت شناخته نشود . اما با استمرار نه یک جلد بلکه چندین جلد نوشته شد ، فیلمهای بسیاری ساخته شد و ثروت آنچنانی نصیب این نویسنده مستمر در هدف و برنامه ریزی شد. بی نهایت مثالهای این چنینی وجود دارد فقط کافیست کمی نگاه کنیم.

امیدوارم که تا اینجا تونسته باشید از نکات خوب استفاده کنید و نقطه ضعف های خودتون رو پیدا کنید و در جهت بهتر شدن تلاش کنید . پیروز و مستمر باشید.

چگونه در برنامه استمرار داشته باشیم ؟ / علی عباسی

2 پاسخ